رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار هماندیشى علماى شیعه و اهل تسنن
اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امرى است که هست و طبیعى است، و مخصوص شیعه و سنى هم نیست. بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنى، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است. تاریخ را نگاه کنید، مىبینید هم بین فرق فقهى و اصولى اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها - هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتى وجود داشته است. این اختلافات وقتى به سطوح پایین - مردم عامى - مىرسد، به جاهاى تند و خطرناکى هم مىرسد؛ دست به گریبان مىشوند. علما مىنشینند با هم حرف مىزنند و بحث مىکنند؛ لیکن وقتى نوبت به کسانى رسید که سلاح علمى ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادى استفاده مىکنند که این خطرناک است. در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعى مىکردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمى کارشان به درگیرى برسد؛ لیکن از یک دورهاى به این طرف، یک عامل دیگرى هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود. نمىخواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنى همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضى از جهالتها، بعضى از تعصبها، بعضى از احساسات، بعضى از کجفهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتى استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد.
لذا شما مىبینید برجستگان مبارزهى با استعمار و استکبار، روى مسئلهى «وحدت امت اسلامى» تکیهى مضاعف کردهاند. شما ببینید سیدجمالالدین اسدآبادى (رضواناللَّهتعالىعلیه) معروف به افغانى و شاگرد او شیخ محمد عبده و دیگران و دیگران، و از علماى شیعه مرحوم شرفالدین عاملى و بزرگان دیگرى، چه تلاشى کردند براى اینکه در مقابلهى با استعمار نگذارند این وسیلهى راحتِ در دست استعمار، به یک حربهى علیه دنیاى اسلام تبدیل شود. امام بزرگوار ما از اول بر قضیهى وحدت اسلامى اصرار مىکرد. استعمار، به این نقطه چشم دوخت و از آن حداکثر استفاده را کرد.
من مىخواهم این را بگویم: در این کار، انگلیسیها از بقیهى دشمنان استعمارى، متبحرترند؛ در ایران، ترکیه و کشورهاى عربى، و در شبهقارهى هند، اینها سالها زندگى کردهاند، و با رموز کار آشنا هستند که چگونه مىشود سنى را علیه شیعه تحریک کرد و چگونه مىشود شیعه را علیه سنى تحریک کرد؛ اینها خوب بلدند. و کردهاند. از بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، این حرکت استعمارى شدت گرفت؛ ما این را شاهد بودیم، از اول انقلاب نشانههایش را مىدیدیم و هشدار مىدادیم؛ و این روزهاى اخیر، یا سالهاى اخیر به خاطر اینکه جمهورى اسلامى توانست یک هدف بزرگى را به دست آورد و به یک قلهى بزرگى برسد و آن قله عبارت بود از «بیدارى دنیاى اسلام»، انگیزه و داعى اختلافافکنان و جبههى استکبار براى ایجاد اختلاف، شدیدتر و قویتر شد. لذا همهکارى مىکنند.
امروز در عراق، مىخواهند شیعه و سنى را به جان هم بیندازند؛ در پاکستان، این کار را مىخواهند بکنند؛ در افغانستان این کار را اگر بتوانند، مىکنند؛ در اینجا اگر بتوانند، مىکنند. هر جا بتوانند، مىکنند؛ ما اطلاع پیدا کردیم حتّى ایادى آنها به لبنان رفتند براى اینکه بتوانند بین شیعه و سنى اختلاف بیندازند؛ مشغول تلاشند.
این عواملى که اختلافافکنى مىکنند، نه شیعهاند، نه سنى؛ نه به شیعه علاقه دارند، نه به تسنن؛ نه مقدسات شیعه را قبول دارند، نه مقدسات سنى را. چند روز پیش از این، بوش - رئیسجمهور امریکا - در سخنرانىاش به منفجر کردن حرم عسگریین (علیهماالسّلام) در عراق اشاره کرد؛ که منفجر کردند و اینها را تندروان سلفى کردند و شیعه را تحریک کردند و موفق شدند. این کار جلو چشم خود امریکاییها انجام گرفته! حرم عسگریین را در همان شهرى انجام دادند که مسلط بر امور امنیتى آن شهر و نیروهاى مسلحِ در حال تردد در آن شهر، امریکایى بودند؛ جلو چشم امریکاییها! مگر مىشد بدون اطلاع آنها، بدون اجازهى آنها و بدون تدبیر آنها این کار انجام بگیرد؟ خودشان این کار را کردند...
...انقلاب اسلامی از هر جمع مسلمانى در هر نقطهى از عالم که براى اسلام حرکت کنند و کار کنند، دفاع مىکند؛ آنها از این ناراحتند. چون انقلاب، اسلامى است ناراحتند. والّا اگر ما مرزها را مىبستیم و مىگفتیم ما به کشورهاى سنى کارى نداریم، به گروههاى سنى کارى نداریم، با ما هیچ کارى نداشتند؛ نه امریکا، نه اسرائیل، نه انگلیس. آنها علیه جمهورى اسلامىاند، چون جمهورى اسلامى براى اسلام است، براى امت اسلامى است. از وقتى جمهورى اسلامى تشکیل شد، این مسئلهى ایجاد اختلاف بین شیعه و سنى از سوى استکبار روزبهروز تشدید شد و فعالیت آنها هم تشدید شد.
ما باید بیدار باشیم؛ هم شیعه، هم سنى باید بیدار باشند؛ بخصوص علما. مردمِ دور از محیط علمایى، ممکن است دچار توهماتى بشوند، دچار اشتباهاتى بشوند؛ اما علما نمىتوانند در این قضیه بىتفاوت بمانند؛ بگویند خوب، اینها عوامند، ما که نمىکنیم؛ نه، علما بایستى خود را مسئول بدانند و تلاش کنند. امروز بیدارى اسلامى شروع شده، عزت اسلامى آشکار شده، هزیمت دشمن در میدانهاى مختلف - که آقایان اسم آوردند - روزبهروز بیشتر آشکار شده است. استکبار در فلسطین شکست خورد، در لبنان شکست خورد، در عراق شکست خورد، در افغانستان شکست خورد؛ و در هیچکدام از اینها به مقاصد و اهداف خودش نرسید.
...ما امروز باید خیلى مراقب باشیم که دشمن از این نقطهى حساس - در واقع باید گفت از این نقطهى ضعفى که در دنیاى اسلام وجود دارد - نتواند استفاده کند.
دوستان ما درست گفتند؛ مسئله، مسئلهى این نیست که شیعه یا سنى، عقاید یکدیگر را قبول کنند؛ نه، هر کسى عقیدهى خودش را دارد، هر کسى تابع استدلال است و به هر عقیدهاى رسید، درست است. مسئله این است که اصحابِ عقاید مختلف، بایستى به وسوسهى دشمن گوش نکنند، به جان هم نیفتند، با هم دشمنى نکنند و نسبت به هم کارشکنى نکنند. دشمنان ما هر کدام هر چه بلدند «یوحى بعضهم الى بعض زخرف القول غرورا» به همدیگر یاد مىدهند؛ انگلیسیها به امریکاییها یاد مىدهند، اسرائیلیها به آنها یاد مىدهند.
ما بایستى مردم خودمان را هشیار و بیدار کنیم و خودمان مراقب باشیم. آن کسانى که بدون فهم، فهم حقیقت، بدون تقوا، جمعیت عظیمى از مسلمانان را از دین خارج مىدانند، خارج مىکنند، تکفیر مىکنند این گروههاى تکفیرىِ نادان - حقیقتاً مناسبترین صفت براى اینها نادانى است، اگرچه در آنها خباثت هم هست، اما جهالت مهمترین خصوصیت اینهاست - اینها را بایستى ما تا آنجایى که مىتوانیم، ارشاد کنیم؛ مردم را از اینها بترسانیم که مردمِ ما «و لتصغى الیه افئدة الذین لایؤمنون بالأخرة و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون» بعضىها به خاطر ضعف ایمان، به خاطر ضعف معرفت، مجذوب این حرفهاى دشمنان مىشوند. ما باید مراقبت کنیم. وظیفهى علما، وظیفهى سنگینى است. امروز وحدت دنیاى اسلام، یک هدف اعلاست که اگر این وحدت حاصل شد، آن وقت دنیاى اسلام حقیقتاً مىتواند به عزت کامل و عمل به احکام اسلامى دست پیدا کند؛ مىتواند این کار را هم بکند. هم دولتها باید کمک کنند، هم ملتها باید کمک کنند.
دولتها هم باید نهایت کمک را به همین اتحاد و یگانگى و همدلى بکنند. این امت اسلامى، اگر وزن واقعى خود را پیدا بکند، آن وقت پشتیبان این دولتها خواهد بود و دولتهاى اسلامى دیگر مجبور نخواهند شد به خاطر ضعف و ترسشان به دامن امریکا یا انگلیس پناه ببرند؛ چون امت اسلامى پشتِ سر آنهاست.